سياستها و برنامههاي بهسازي و نوسازي بافت هاي شهري در ايران
سياستها و برنامههاي اجرايي بهسازي و نوسازي بافتهاي شهري در قبل از انقلاب اسلامي (قبل از سال 1300 خورشيدي)
مهمترين دورة توسعه در تاريخ شهر و شهرنشيني ايران كه موجب پيدايش مرحله جديدي از توسعه و تكامل شهري شد، دوران حكومت صفويه بود. در اين دوره مكتب اصفهان در شهرسازي و معماري به وجود آمد. از دورههاي تاريخي ديگر كه در شهر و شهرنشيني ايران تحول ايجاد شده دورة قاجاريه بود مكتب تهران، مكتب شهرسازي اين دوره است. اين حكومت در تهران سعي نمود تا مكتب اصفهان را در تهران دنبال كند اما اين امر با دگرگونيهاي اساسي همراه بود. سبك تهران جابه جاييهاي اجتماعي را از طريق جابه جايي شهر شدت بخشيد. در اين دوره بود كه مفاهيم جديدي از خيابان و ميدان مطرح گرديد.
تغيير عملكرد خيابان و ميدان، از جمله تغيير عملكرد خيابان از يك تفرجگاه به مكان تجارت و نيز تبديل شدن به يك فضاي شهري و اراه چهره جديد از آن به عنوان مكان رفت و آمد وسايل نقليه، شكل گيري محلات فرادست و فرودست، شمال و جنوب، انتقال بسياري از كاركردهاي بازار به فضاهاي حاشيه شهر و كنار شبكههاي حمل و نقل و سرانجام شكل گيري عملكردهاي جديد نظير تماشاخانه، سينما، هتل، باغ ملي و امثال آن را ميتوان نام برد. اين تغيير و تحولات چهره قديمي شهر را دگرگون و فضاي شهر اروپايي را رواج داد. بدين ترتيب مفاهيم اجتماعي – فرهنگي و كالبدي – فضايي شهرها دگرگون شده و تقابل «جديد و كهن» به عبارتي نوگرايي اثرات تعيين كنندهاي بر فضا و كالبد شهرها بر جاي ميگذارند به عنوان مثال تبعيت ميدان توپخانه تهران از تناسبات دورة رنسانس و جايگزيني آن به جاي ميدان ارگ را ميتوان ذكر كرد. ميدان توپخانه تهران تقليد و تلفيقي از ميدان نقش جهان اصفهان و معماري دورة رنسانس اروپايي است. اما پديدههاي ارتباطي، اقتصادي، تجاري و اداري جديد موجب شكلگيري به صورت فعلي آن شده است. ساخت تلگراف خانه و پست خانه جايگزين كاخ حكومتي گرديد و دگرگوني خاصي را در الگوي نوگرا ايجاد كرد.
به طور خلاصه طي سالهاي 1267 تا 1285 (خورشيدي) اقداماتي در مورد مداخله در بافتهاي شهري آغاز شد براي مثال ميتوان به اقدامات ناصرالدين شاه و اميركبير در تهران اشاره كرد كه ساخت و سيماي شهر را دگرگون كرد. بطور كلي ميتوان اين دوره را دورة نوگرايي و پيدايش مدرنيزم در شهرسازي ايران نام گذاشت نكته مهم اينست كه تدوين و اجراي برنامههاي بهسازي نوسازي شهري در ايران به صورت گذري بوده و تدريجي و تكاملي نبوده است در نتيجه كيفيت رشد شهرها، گسترش كالبدي و اجتماعي – اقتصادي بافت شهرها زمينه گسترش الگوهاي نامتناسب شهرسازي و شهرنشيني را به وجود آورده و در نهايت شهرسازي و شهرنشيني در ايران را با مشكلات عديدهاي روبرو كرده است (شماعي، 1384، صص : 314-313).
سياستها و برنامههاي دورة پهلوي اول (1320-1300)
سالهاي 1320-1300 خورشيدي را ميتوان آغاز مرحلهاي جديد در زمينة مداخله گسترده در بافت قديم شهرها دانست كه در دهة اول قرن چهاردهم هجري در قالب فعاليتهاي بهسازي و نوسازي شهري شكل گرفت.
مهمترين سياستها و برنامههاي ساماندهي و احياي بافت قديم را در اين دوره ميتوان به شرح زير مشخص كرد :
نخستين طرح و قانون مداخلة جدي در بافتهاي كهن شهري را ميتوان به قانون بلديه در سال 1286 نسبت داد. اما اجراي قانون بلديه در سال 1309 زمينة مداخلات سنگيني را در اين بافتها فراهم آورد. سرلشكر بوذر جمهري هنگامي كه به رياست شهرداري تهران منصوب
ميشود با سرعت قابل توجهي به توسعه خيابانهاي شهر قديم تهران و تعريض گذرهاي قديمي ميپردازد. لذا خيابانهاي جديد كه زماني عناصر مكمل سازمان و شالودة بافت قديم شهري بودند به عنوان عناصر مسلط جايگزين شدند و بخش اعظم فعاليتهاي اقتصادي بازار به اين خيابانها منتقل شد.
در اوايل دهة 1300، دولت كودتاي سيدضياء به وعدههاي اصلاحي خود در بلديه تهران و بعضي شهرها عمل كرد بيشتر اقدامات اين دولت در زيبا سازي شهر خلاصه ميشد. با روي كار آمدن رضاشاه در اواسط سال 1302 شهرهاي ايران رنگ و روي ديگري گرفت.
اقدامات مداخلهاي در شهرها در اين دوره به سه گروه تقسيم ميشود :
ايجاد خيابانهاي جديد، توسعة خيابانهاي قديم و سنگفرش و آسفالت ريزي دو طرف خيابانها و احداث ساختمانهاي دولتي متعدد با روشهاي جديد.
سياستها و برنامههاي دورة پهلوي دوم (1357 – 1320)
به طور مختصر ميتوان گفت كه سياستهاي بهسازي و نوسازي شهري اين دوره بيشتر به دنبال تصويب قوانين و روشهايي براي كسب درآمد بود و در نتيجه اقدامات مداخلهاي جهت بهسازي و نوسازي و مرمت بافتهاي قديم شهري با شروع اولين برنامه عمراني دولت در سال 1327 مصادف بود. در اينجا به اختصار به بررسي مهمترين سياستهاي برنامههاي عمراني براي توسعه شهري و بهسازي و نوسازي ميپردازيم :
برنامه اول عمراني (1334 -1327)
در اين دوره به دليل نابساماني پس از جنگ جهاني دوم، شاهد اقدامات قابل توجه بهسازي و نوسازي شهري نيستيم. در اين مدت با وجود وضع نامطلوب قوانين و برنامههاي عمراني، اقدامات بهسازي و نوسازي شهري دچار ركود شدند در اين برنامه براي بافتهاي قديمي اقدامات بهداشتي و برق رساني مدنظر بود كه متأسفانه به دليل كمبود بودجه به طور كامل تحقق نيافت.
برنامه دوم عمراني (1341-1334)
در اين دوره سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران در سال 1340 شكل گرفت. در اين سالها براي نخستين بار در گزارش طرحهاي جامع واژة شهر كهن يا شهر قديم به كار گرفته شد و از تمايز بين بافت قديم و بافت جديد سخن به ميان آمد.
اين دوره مصادف با صنعتي شدن ايران به پيروي از الگوهاي جهاني صنعتي شدن است اين روند صنعتي شدن در ايران به صورت ناموزن و يكباره دو پيامد بر ساختار شهرهاي ايران گذاشت
يكي مهاجرت گسترده از روستاها و شهرهاي كوچك و ميانه به شهرهاي بزرگ و ديگر تغيير ناهماهنگ و نامتناسب فضاهاي شهري بود. اين روند مهاجرت به شهرهاي بزرگ، ميانه و كوچك باعث تغيير ساختارهاي بافت قديم شهرها شد و همچنين به علت تزريق درآمدهاي نفتي و سرمايه در اين دوره نخستين جراحيهاي چشمگير و بي رويه در ساختار بافت قديم شهرها صورت گرفت.
برنامه سوم عمراني (1346-1341)
مهمترين رويداد برنامة سوم اقتصادي – اجتماعي كشور در دستور كار قرار گرفتن تهيه طرحهاي جامع شهري بود. در اين دوره اعطاي كمك بلاعوض بر حسب درجة شهرداريها به شهرها شروع شد و اتكاي شهرداريها در توسعه شهري به كمكهاي دولت مركزي بيشتر گرديد. اين سياست موجب شد بسياري از بافتهاي كهن شهري مورد بي توجهي قرار گيرند و فرسودگي آنها نسبت به دورههاي قبل ابعاد گسترده تري پيدا كند.
برنامة چهارم عمراني (1351-1347)
در اين برنامه، نوسازي محلههاي قديم و غيرسالم در قالب طرحهاي جامع ديده ميشد. برنامههاي عمراني (51-1347) به ساماندهي محلههاي مسكوني و نوسازي محلههاي قديمي اشاره داشتند. اما مهم ترين محور در تعيين راهكارهاي بهسازي و نوسازي شهري طرحهاي جامعي است كه در اين دوره براي شهرها تهيه و به منظور اجرا به شهرداريها ابلاغ شد.
در طول اين دوره توجه به مقولات طراحي شهري سازگار از حد برخي اقدامات موردي در فضاهاي شهري تاريخي در شهرهايي چون اصفهان و اقداماتي نافرجام در بازسازي و نوسازي
بافتهاي كهن شهرهاي قديمي فراتر نرفت و مجريان امر بر اين اساس عمليات تخريب خود را در اين گونه بافتها توسعه دادند. خيابانهاي پيشنهادي، بافت كهن شهري را از هم ميدزديدند و تا دوردستها در پيرامون شهر گسترده ميشدند. خرابه نشيني در مخروبههاي باقي مانده از گذر خيابان ها، متروك شدن بافت در درون شهر و حاشيه نشيني در پيرامون محدودههاي پيشنهادي طرح جامع ظهور مييافت.
برنامة پنجم عمراني (1356 -1352)
در اين برنامة عمراني با توجه به توسعة روزافزون شهرها در اثر مهاجرتهاي روستايي، براي اولين بار به طور مستقيم و گسترده، به اهميت و ضرورت حفظ بافتهاي تاريخي توجه شد. اهداف مشخص و خطي مشي اساسي عمران شهري در اين دوره عبارت بودند از :
1-اجراي صحيح قانون نوسازي و عمران شهري در كليه شهرها
2-تقويت و بهبود مديريت شهرداريها و سازمانهاي محلي
3-ايجاد حداكثر فرصت براي مشاركت بخش خصوصي در امر نوسازي شهري با راهنمايي و كمكهاي تشويقي دولت
4-نوسازي و تجديد بناهاي قديمي و غير بهداشتي
5-ترميم و اصلاح بافتهاي قديمي شهرها و بازارها
سياستها و برنامههاي بهسازي و نوسازي بافتهاي شهري در دورة پس از انقلاب اسلامي (1357)
از آنجايي كه سياستهاي دولت و سيستم برنامه ريزي و برنامههاي تدوين شده نقش بسيار مهمي در تمام مسائل يك جامعه و يا كشور را دارند، لازم است ديدگاهها و نگرشهاي مطرح در برنامههاي كلان كشوري در ابتدا بازبيني شود تا بر آن اساس جايگاه توسعه فيزيكي و بافت قديم شهري و چگونگي و ميزان برخورد آنها در سطح كلان تبيين و تحليل گردد.
كشور ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي تحت تأثير تحولات عظيم سياسي، اجتماعي و فرهنگي تا تشكيل دولت موقت و نيز فشارهاي سياسي و اقتصادي دول خارجي و استثمارگر بويژه بروز جنگ تحميلي قرار ميگيرد و نظام قانون و برنامه ريزي كشور در بخشهاي مختلف از جمله بخش عمراني شهري دچار آشفتگي و بحران ميگردد در نتيجه توسعههاي بي رويه شهري و آشفتگيهاي اجتماعي و اقتصادي در شهرها از يك طرف و عدم وجود برنامههاي مدون براي مهار كنترل توسعه فيزيكي شهري مورد توجه مسئولان قرار گيرد. از مهمترين برنامههايي كه در اين مقطع زماني ميتوان بدان اشاره نمود، اين است كه در سال 1361 وزارت كشور شاخهاي به نام معاونت امور محلي و عمران شهري تأسيس كرد تا به موضوع توسعه و گسترش بي رويه شهري و لزوم حفظ و نگهداري و باززنده سازي بافتهاي قديمي به بهسازي و نوسازي وضع آنها بپردازد، بويژه در شهرهاي قديمي كه در اين رابطه اعتبارات به صورت بخشنامهها به شهرداريها ابلاغ گرديد تا اينكه برنامه اول توسعه به اجرا گذاشته شد.
برنامة اول توسعه اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (1366-1362)
اهداف عمراني اين برنامه در رابطه با توسعه فيزيكي شهري و اثرات و مداخلات در
بافتهاي قديمي را به صورت زير ميتوان مطرح كرد :
1-تهيه و تنظيم طرحهاي جامع و تفصيلي و كمك به ايجاد و تقويت دفاتر طرح و برنامه شهرداري ها
2-برقراري تعامل مطلوب بين شهرها از طريق توزيع متناسب تاسيسات آب لوله كشي و فاضلاب
3-برخورداري شهرها از تاسيسات حفاظتي و شهري، بهبود شبكه عبور و مرور و هماهنگي بين حمل و نقل شهري از طريق توسعه حمل و نقل عمومي
4-برخورداري شهرها از توقفگاهها در پايانهها و جادههاي كمربندي
5-نوسازي و بهسازي شهرها و تجديد بناي ساختمانهاي قديمي و ايجاد پارك، فضاي سبز، تقويت و بهبود مديريت شهرداريها و سازمانهاي محلي
در اين برنامه تهية جمعاً 466 پروژه در مورد طرحهاي جامع، تفصيلي و هادي و تجديدنظر در طرحهاي جديد، طرحهاي روانبخشي و طرحهاي اضطراري مربوط به مناطق جنگ زده پيش بيني گرديد. در سال 1366 با تأسيس دفتر بهسازي بافت شهري تهيه طرح، برنامه ريزي و اقدامات بهسازي و نوسازي شهري آغاز گرديد و از آن پس طرحهاي متعددي براي ساماندهي بافتهاي قديم تهيه، تدوين و اجرا شده است.
در سال 64 اساسنامه سازمان ميراث فرهنگي كشور تدوين و دو سال بعد عملاً شروع به فعاليت نمود. از جمله وظايف سازمان ميراث فرهنگي تهيه و اجراي طرحهاي لازم به منظور حراست، حفاظت، تعمير و مرمت و احياء آثار، بناها و مجموعههاي با ارزش فرهنگي و تاريخي و نيز اظهار نظر در كليه طرحهاي عمراني جامع و تفصيلي مناطق فرهنگي و تاريخي و جلوگيري از هر گونه تخريب آنها آمده است. اين سازمان با توجه به ماهيت اصلي فعاليتهاي آن به مرمت بناها و مجموعه اقدامات باستان شناسي پرداخته و اقداماتي در جهت گسترش بافت شهري انجام ميدهد. هم اكنون در سازمان ميراث فرهنگي با گسترش فعاليت ها، از تك بناها به مجموعه بافت و محورهاي فرهنگي توجه ميشود و در معاونت حفظ و احياي سازمان، واحدي به نام بافت تشكيل و پژوهشكدهاي در زمينههاي فرهنگي -تاريخي فعاليت ميكند. در سال 1370 دفتر بهسازي بافت شهري در وزارت مسكن و شهرسازي بوجود آمد كه هدف آن عمدتاً گسترش اقدامات ساخت و ساز مسكن در محلات درون شهر و سياست توسعه از درون بود.
برنامه دوم توسعه اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (77-73)
مهمترين اهداف اين برنامه در رابطه با توسعه فيزيكي و دگرگون سازي اثرات آن بر بافت قديمي شهري عبارتند از :
1-دستيابي به توسعه منظم و از پيش انديشيده شده در شهرها
2-بالا بردن توان مديريتي و برنامه ريزي فني و اجرايي شهرداريها و سوق دادن
شهرداريها به سمت خودكفايي با ايجاد شوراهاي اسلامي شهر در شهرها
3-اداره اقتصادي واحدهاي ارائه كننده خدمات شهرداري همراه با كاهش هزينه
4-بهبود امور حمل و نقل و ترافيك درون شهري
5-افزايش ايمني و حفاظت شهرها و شهروندان در مقابل سوانح و حوادث طبيعي و بازسازي تأسيسات و تجهيزات شهرهاي آسيب زده
6-ارتقاء توان مراكز آموزشي و پژوهشي در امور شهري و گسترش تحقيقات شهر
7-بهره مندي متناسب شهرها از تأسيسات و تجهيزات و تسهيلات شهري
8-افزايش بهره وري فني و اقتصادي در امر خدمات و عمران شهري و استفاده از اراضي شهري
9-بهبود شرايط زيست محيطي در شهرها و جلوگيري از تخريب فضاي سبز شهري
10-بهسازي و نوسازي و بازسازي بافتهاي مسأله دار با حفظ هويت نواحي با ارزش
مهمترين مسالهاي كه در اين برنامه در بخش مسكن و عمران شهري در بافتهاي فرسوده مطرح شد، تجميع قطعات در مناطق شهري بود. همچنين بهسازي و نوسازي بافتهاي مسأله دار شهري با حفظ هويت بافتهاي با ارزش از خط مشيها و سياستهاي مورد توجه در اين برنامه بود. به طور شفافتر ميتوان به مهمترين اقدامات اين برنامه بدين صورت اشاره نمود :
1-استفاده بهينه از طريق اصلاح بافت
2-تجميع قطعات، تنظيم سطح اشغال متناسب با شرايط منطقه اي
3-اصلاح و نوسازي محلات قديم شهرها توسط شهرداريها در چارچوب ضوابط شوراي عالي شهرسازي
4-بازسازي و احياي بافتهاي مساله دار شهري به منظور هماهنگي با مناطق مختلف شهري
مطرح شدن اين مقولات از يكسو نشانگر حادتر شدن مسائل مربوط به بافتهاي مركزي و كهن شهرها و مشكل فزاينده كمبود مسكن و از سوي ديگر توجه و نگرش تازه به بافتهاي قديم شهري به عنوان موضوعي مهم از سياستهاي توسعه شهري است. در حقيقت برنامه ريزان متوجه راهكاري گرديدند كه به طور همزمان به هر دو مساله مسكن و بافتهاي كهن شهري بينديشند.
با شروع برنامه دوم، سياست توجه به توسعه دروني شهرها شكل رسمي تري پيدا كرد. در سال 73 و در راستاي اهداف برنامه، طرح تعيين نقاط مناسب خانه سازي در 40 شهر ايران تهيه گرديد كه اهداف آن شامل موارد زير بوده است :
1-هدايت و حمايت بخش خصوصي و مصرف كننده براي سرمايه گذاري در بافت موجود شهري
2-احداث خانههاي سازماني در بافتهاي فرسوده با استفاده از اعتبارات اين بخش
3-ايجاد الگوي مناسب مسكن اقتصادي در شهرها
4-پاكسازي اطراف آثار با ارزش در بافت قديم طبق ضوابط سازمان ميراث فرهنگي و احداث بنا در اراضي اضافه براي تأمين هزينه پاكسازي و احياي اين گونه بافتها جهت سكونت در آنها. حاصل اين طرح معرفي حوزههايي در بافت شهري بود كه بعداً به نام بافت مساله دار معرفي شد. همچنين در اين دوره بود كه دفتر بهسازي و نوسازي بافت شهري وزارت مسكن و شهرسازي با تفكر تجميع در بافت قديم، شرح خدمات تيپ جديدي را با اين اهداف ارائه نمود :
1-حفظ و مرمت ابنيه با ارزش موجود
2-تخريب بخشي از بافت كه فاقد هر گونه ارزش نگهداري و مرمت ميباشد
3-طراحي كاربريهاي مورد نياز و ساخت ابنيه مربوط
كه صرفاً بافت قديم را همچون طرحهاي مرمت و احياء در دستور كار قرار ميدهد. از سويي ديگر جامعه مهندسان مشاور ايران با تهيه و ارائه شرح خدمات پيشنهادي جديدي كه توسط مهندسان مشاور شارمند تهيه ميگردد راهبردهاي جديدي را براي بهسازي بافتهاي مساله دار مطرح مينمايد كه مورد توجه قرار گرفته و به عنوان شرح خدمات تيپ مورد استفاده واقع ميشود كه در اين طرح اهداف زير مطرح ميگردد :
1-ايجاد تحول و بهبود در وضع موجود شهرها و ارتقاي كيفي وضعيت شهرها با انجام مداخلات و اقدامات ويژه
2-باززنده سازي بخشهاي مساله دار شهري اعم از بافتهاي باارزش تاريخي يا بدون هويت و ارزش تاريخي
3-متوقف ساختن آهنگ سريع رشد شهر در پيرامون آن با ارتقاء كيفي محيط شهري در بافتهاي مركزي
4-ايجاد فضاي شهري با سيماي شاخص و قابل توجه از طريق طراحي شهري در طي طرحها
5-استقرار مجدد جمعيت در بافتهاي مساله دار به خصوص در بافتهاي قديمي مراكز شهرها
با ايجاد شركت عمران و بهسازي شهري مرحلة جديدي در امر بهسازي و عمران بافتهاي شهري آغاز گرديد، در اين شركت دفتر بهسازي و نوسازي به عنوان متولي اصلي رسيدگي به
بافتهاي كهن شهري تعيين شده است. استراتژي و خط مشي اساسي آن عبارتند از :
1-اهداف
بهبود و ارتقاء سطح كيفي و كمي زندگي در محيط شهري براي حيات حال و آينده در جهت ايجاد رشد اقتصادي، تعادل كاركردي، سلامت اجتماعي و حفاظت و ارتقاي محيط زيست شهري.
2-راهبردها
-حفظ ميراثهاي با ارزش و كهن شهري
-توسعه دروني و جلوگيري از رشد بي رويه كالبد شهري
-بكارگيري توانهاي بالقوه و بالفعل موجود و خصلتهاي ويژه براي برنامه ريزي شهري
-ايجاد تعادل در نحوه پراكنش كيفي و كمي جمعيت در گسترة شهر
-توجه به ميزان سرمايه و بودجه پروژههاي عمراني و بهسازي شهري در تعريف حدود مداخلات در مقياس برخورد با بافتهاي شهري
-توجه به اصل مشاركت در ابعاد شهري، مديريت شهري و تهيه و اجراي طرحهاي شهرسازي
-هماهنگي ميان بنيانهاي زندگي اجتماعي و نيازهاي امروزي مردم در شهر
برنامة سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (1383-1379)
در اين برنامه مهمترين سياستها و برنامههاي مطرح شده در مورد بهسازي و عمران شهري عبارتند از :
-تجديد نظر در تعريف محدودهها و حريم شهرها و گسترش حيطة نظارت شهرداريها بر حوزة استحفاظي شهرها به منظور جلوگيري از فعاليتهاي جذب كنندة جمعيت و جلوگيري از عدم تعادل جمعيتي پيرامون شهرهاي بزرگ ،
-توسعه موزون و هماهنگ شهرها و جلوگيري از گسترش بي رويه آنها به همراه بهسازي و نوسازي و احياي بافتهاي شهري و هدايت و كنترل و توسعة موزون مناطق
-جلب مشاركت و سرمايه گذاري بخشهاي تعاوني، خصوصي و سازمانهاي غير دولتي در ايجاد و بهره برداري از تأسيسات و امكانات شهري همراه با يكسان سازي نظام حمايتي براي فعاليتهاي شهري بين شهرداريها و مؤسسات خصوصي سرمايه گذاري.
-وزارت مسكن و شهرسازي نسبت به توسعة مطالعاتي و تحقيقاتي كاربردي در زمينة شهرسازي و معماري با تاكيد بر ارزشهاي ايراني – اسلامي و مديريت شهري و روستايي موظف به برنامه ريزي شد.
سياست گذاري اين برنامة عمراني بيشتر از طريق آگاهي دادن به مردم به منظور حفظ و حراست از ميراث فرهنگي و ترغيب و تشويق مردم در حفظ و نگهداري آنها، ايجاد شركتهاي مشاورهاي از جمله شركت مسكن سازان، ايجاد قطبهاي علمي – پژوهشي براي دستيابي به راهكارهاي حفاظت و بهسازي و نوسازي شهري، توسعه تسهيلات مادي و معنوي براي بهسازي و نوسازي شهري، توسعه شهرسازي ايراني – اسلامي و بهسازي و نوسازي بوم گرايانه بود.
تصويب آيين نامة اجرايي بند (ج) مادة 166 قانون برنامة سوم توسعه، شكل گيري سازمانهاي بهسازي و نوسازي را شتاب بخشيده و اكنون در چندين مورد سازمانهاي بهسازي و نوسازي در حوزه انجام وظايف خود به شرح زير فعالاند :
1-شناسايي محلههاي قديمي و بافتهاي با ارزش تاريخي و پيشنهاد تغيير و تعيين كاربري اراضي و ارائه طرحهاي مناسب به منظور بهينه سازي محلههاي ياد شده با رعايت مقررات مربوط به كميسيون مادة 5، قانون شوراي عالي شهرسازي و معماري
2-احداث ساختمانها و تأسيسات مورد نياز عمومي شهر در اجراي پروژههاي مصوب شهرداري در محلههاي قديمي
3-استفادة بهينه از اراضي مرغوب شهري كه در اثر بي برنامه گي به محلات متروكه و بلا استفاده تبديل شده اند.
4-شناسايي بافتهاي باارزش تاريخي شهر و ارائه طرحهاي مناسب به منظور بهينه سازي به مراجع ذيصلاح قانوني
5-شناسايي تك واحدهاي باارزش تاريخي و پيشنهاد كاربري مناسب براي هر كدام از اين بناها
6-سرمايه گذاري و مشاركت با بانكها و مؤسسات سرمايه گذاري در امور مربوطه به طريقي كه براي سازمان منابع مالي تأمين كند (شماعي، 1384، صص 343 -340).
طرحهاي بهسازي بافت قديم
اين طرح فقط به امر بهسازي در بافتهاي قديمي شهرها ميپردازد و عمليات نوسازي كه
ممكن است در طرحهاي ساماندهي به اجرا درآيد، در آنها انجام نمي گيرد. اجراي طرحهاي بهسازي بافت قديم با هدفهاي ذيل انجام ميگيرد :
– بهسازي بناهايي كه به علت فرسودگي قابليت كاربري مشخصي ندارد
– ارتقاي ارزش اجتماعي محلههاي قديمي از طريق احياي بناهاي فرسوده و با ارزش آنها
– احياي هويت و عملكرد مسكوني در آنها
– زنده سازي مجدد بناهاي باارزش تاريخي براي مصارف فرهنگي و اجتماعي
– كاهش تفاوتهاي كيفي و تجهيزاتي ميان بافتهاي قديم و جديد
– احياي زيست و معيشت در بافتهاي قديم و پيشگيري از فرسودگي و تخريب آنها
– برجسته كردن شناسههاي تاريخي شهر
– پيشگيري از افت بيشتر منزلتهاي اجتماعي و اقتصادي محلههاي قديم
اجراي طرحهاي بهسازي بافت قديم نيز مانند طرحهاي ساماندهي با مشكلات قانوني مواجه بود. در سال 1345 با تصويب قانون شهرداريها و به استناد مادة 111 اين قانون و همچنين مادة 33 قانون نوسازي و عمران شهري، به شهرداريها اجازه داده شد تا متناسب با تشخيص خود و استفاده از مقررات قانون تملك زمين ها، مصوب 17/3/1339، فضاهايي را در بافتهاي قديم شهري به تملك خود درآوردند (حجتي اشرفي، 1370، ص 40). اين قوانين به شهرداريها امكان ميداد كه عمليات بهسازي بافت قديم و در كنار آن نوسازي را نيز انجام دهند. به همين علت طرحهاي بهسازي بافت قديم با هدفهاي ذيل اجرا شد :
الف)طرحهاي روانبخشي با هدف اصلاح گذرگاهها براي آمد و شد وسايط نقليه موتوري با تأكيد بر حفظ كالبد و ارزشها و روحيه حاكم بر محله ها، از جمله اين طرحها كه به اجرا درآمد ميتوان به طرحهاي روانبخشي و بهسازي و نوسازي محورهاي فرهنگي شهرهاي شيراز و اصفهان اشاره كرد.
ب)طرحهاي مرمت و احياء كه با ايجاد مديريت جداگانه در وزارت مسكن و شهرسازي براي باززنده سازي بافتهاي قديم با حفظ ويژگيهاي زندگي و عملكردي مطلوب به اجرا درآمد براي مثال نمونهاي از اين طرحها در شهرهاي شوشتر، سمنان و گرگان تهيه و اجرا شد.
ج)اجراي طرحهاي ويژه بافت قديم براي شهرهاي تاريخي كشور با هدف باززنده سازي و ارائه ارزشهاي تاريخي، معماري و هنري ساخت و ساز در اين شهرها.
د)طرح تجميع در بافت قديم، يعني شكلي از نوسازي و بهسازي در گسترة وسيع و با ارزش و اهميت كه در شهر مشهد و اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) در مساحتي به وسعت 330 هكتار به اجرا درآمد.
هـ)طرح احداث مجتمعهاي مسكوني براي نوسازي و تغيير در بافت محلههاي قديم كه از طريق وزارت مسكن و شهرسازي در سال 1381 ارائه شد و ظاهراً هدف از آن ساخت مجتمعهاي مسكوني ارزان قيمت و فروش آن با تسهيلات ويژه به كاركنان دولت است. اين طرح در شهرهايي اجرا ميشود كه در محدوده آنها كمبود زمين براي ساخت و سازها چشمگير است. هدف آن استفاده بهينه از عرصههاي شهري قديم است كه ساخت و سازهاي فرسوده آن امكان استفاده بيشتر را براي سكونت نمي دهد.
اجراي طرحهاي بهسازي بافت قديم و طرحهاي ساماندهي شهري، گذشته از مشكلات حقوقي و قانوني اش با مردم، از نظر مسئوليت اداري نيز با وظايف سازمان ميراث فرهنگي اختلاف پيدا ميكند. شهرداريها براساس وظايف سازماني قصد دارند كه از فضاهاي فرسوده شهري متناسب با مقتضيات زمان و مكان به نحوي كه مشكلات آنها را كاهش دهد استفاده كنند. در همين حال سازمان ميراث فرهنگي تخريب بافتهاي قديم را بدون ارزشيابي تك تك واحدها و ساخت و سازها، نوعي تخريب فرهنگي ميداند. اين دوگانگي در ماهيت طرحهاي ساماندهي يا بهسازي بافت قديم با مشكلات ديگري مانند وضعيت حقوقي و ملكي مبهم، وجود زمينها و بناهاي وقفي و مسائل اجتماعي و اقتصادي ناشي از اجراي طرحها نيز رو به روست كه اجراي آن را كند كرده است. نمونههاي اجرايي اين طرحها را ميتوان در ماسوله كه با مشكل حقوقي وراث، در بيرجند با مشكل وقف و در قم با مشكل تأمين منابع مالي براي خريد اراضي رو به رو است نام برد (رهنمايي، 1383، صص : 110-108).
به طور كلي ميتوان گفت برنامههاي بهسازي و نوسازي شهري در ايران چه در قبل و چه در بعد از انقلاب به طور عمده بر اساس ضرورتهاي سياسي و اجتماعي و به شكل مقطعي و گذري مطرح و به اجرا گذاشته شد زيرا امكان پيش بيني آينده وجود نداشت و كارها و تصميم گيريها با ترديد همراه بود. به عبارت ديگر عدم جامعيت اهداف، سياستها و برنامههاي اجرايي بهسازي و عمران شهري و عدم پايداري و انسجام منطقي نظامند از نارساييهاي اين برنامهها بود و با تغيير هر مسئول و مدير، برنامهها دچار ركود و يا تغييرات اساسي ميشد در حاليكه اتخاذ سياستهاي جامع و دراز مدت و كاملاً نظام مند براي احياء و ساماندهي بافتهاي قديمي يكي از ضروريات است كه عدم اتخاذ اينگونه سياستها به مرور زمان ركود و بي رونقي بافتهاي قديمي را تسريع ميبخشد.