مسأله مسكن :
مشكلات مسكن مانند ديگر ناهمواريها موجود در جامعه پديده اي نسبت كه بتوان آن را جدا و بي ارتباط با ديگر ناهنجاري هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، حقوقي و فرهنگي مورد ارزيابي قرار داد (سيمبر، 1381: 234) مشكل مسكن در همه جاي دنيا وجود دارد ولي در كشور هاي در حال توسعه به دليل رشد سريع جمعيت و شهرنشيني، مهاجرت هاي داخلي، فقدان منابع مالي كافي، مشكلات مربوط به عرضه زمين، تأمين مصالح ساختماني و كمبود نيروي انساني متخصص و مهم تر از همه نبود خط مشي، سياست گذاري و برنامه هاي مناسب در خصوص زمين و مسكن اين مشكل به صورت حاد و بحراني در آمده است (دلال پورمحمدي،1379: 8). افزايش سريع جمعيت و خصوصيات جواني آن، گرايش به تملك مسكن مستقل و جابجايي هاي بدون برنامه ريزي، همواره با گراني زمين شهري و متعاقباً محدوديت و كمبود خدمات، مسكن را در شهرها به عنوان يك معضل عمــومي پيچيده مطـرح مي سازد (صرامي،1377: 93). مشكلات مسكن را مي توان به طور كلي به دو بخش مشكلات عام و مشكلات خاص تقسيم نمود(دلال پور محمدي،1379: 8).
الف ) مشكلات عام :
- محدوديت توان اجرايي دولتها به دليل ناهماهنگي و عدم انجام بين برنامه هاي سكونتي و سياستهاي تأمين مسكن و عدم همراهي اين برنامه ها با سياستها و برنامه هاي كلي اقتصادي، اجتماعي، به ويژه برنامه هاي كنترل جمعيت و هدايت مهاجرت.
- محدوديت منابع مالي دولتها، در حل تامين مسكن گروه هاي كم درآمد.
- عدم كفايت بخش خصوصي در تأمين مسكن مخصوصاً براي گروه هاي كم درآمد.
- تعارض و ناهماهنگي بين دو سيستم برنامه ريزي بخشي و مقطعي با برنامه ريزي مسكن و برنامه ريزي هاي شهري و منطقه اي.
- مقطعي بودن برنامه هاي مسكن و عدم وجود يك برنامه ريزي جامع مسكن با توجه به برنامه هاي كلان توسعه.
- رشد سريع جمعيت و افزايش شهرنشينان.
- فقدان استانداردهاي مشخص ساختماني براي طرح، توليد و اجرا.
- فقدان نهاد هاي سرمايه گذاري مسكن و ساختمان و عدم حضور اين بخش در بازار سرمايه.
- فقدان نظام حرفه اي و استيجاري در عرضه كل مسكن.
- تفاوت زياد بين نيازمندان واقعي مسكن و متقاضيان مؤثر آن.
- انحراف سرمايه ها از بخش توليدي مسكن به بخش خدماتي مسكن به دليل افزايش قيمت ها در اين بخش(دلال پور محمدي، 1379: 8).
ب) مشكلات خاص:
- كمبود زمين لازم براي توسعه شهري و ايجاد واحدهاي مسكوني.
- كمبود مصالح ساختماني و عدم وجود استانداردهاي لازم در ارتباط با توليد مصالح ساختماني.
- فقدان تسهيلات كافي با شرايط مناسب براي گروه هاي كم درآمد بعضاً عدم دسترسي گروه هاي كم در آن به اين تسهيلات و توزيع نامتناسب اعتبارات مالي، بين گروه هاي مختلف درآمدي.
- كمبود نيروي انساني متخصص و نيمه متخصص در امر مسكن، توزيع نامناسب آن در مناطق مختلف.
- فقدان الگوي ساخت مرتبط با نيازها و امكانات، حاكم بودن رفتار سنتي، نبود نيروي انساني متخصص در امر استفاده از ماشين آلات پيشرفته ساختماني، كمبود ماشين آلات و كارگاه هاي توليد ادوات ساختماني و عدم كاربرد صحيح فن آوري در امر تهيه مسكن.
- ناهماهنگي بين سازمان ها و نهاد هاي مرتبط با مسكن، ضعف بنيه مالي و فني شهرداري، نظام غير مدون ساختماني، معماري، شهرسازي، و تأسيساتي، فقدان ضوابط و استانداردها و چارچوب هاي مطالعاتي اوليه كه در قالب آنها طرحها ريخته شده و بايد با خصوصيات محلي هماهنگ شوند(دلال پور محمدي، 1379: 8).با توجه به موارد گفته شده مشکلات عام و خاص بخش مسکن شهر کاشان شامل موارد زير مي باشد:
راهكارهاي رفع مشكلات مسكن:
با توجه به وضع اقتصادي، اجتماعي و سياسي و فرهنگي جامعه دولتها مي توانند براي كاهش نابساماني ها در بازار مسكن در دراز مدت سياستهاي زير را اعمال كنند.
الف) كاهش رشد جمعيت
ب) جلوگيري از مهاجرت روستائيان و ساكنان شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ
ج ) اقدامات دولت در مورد تهيه مسكن ارزان قيمت: اين شامل سياستهايي مي شود كه دولتها براي تأمين مسكن اقشار كم درآمد به كار مي گيرند(سيمبر،1381: 238).