
بافت شهري
شهرها بتدريج پس از شکل گيري به لحاظ فيزيکي و محتوايي رشد و گسترش مي يابند و ساختار فضايي ويژه اي را که نماينگر فرهنگ، اقتصاد و تکنولوژي زمانه خويش مي باشند، تشکيل مي دهند، لذا فرم و بافت شهری ويژه اي تشکيل مي شود (رهنما، 1388 : 65).
بافت در شهرسازي به معني گستره اي هم پيوند است که از بناها، راه ها، مجموعه ها، فضاها، تأسيسات و تجهيزات شهري و يا ترکيبي از آنها تشکيل شده باشند
“بافت شهر” عبارت است از دانه بندي و درهم تنيدگي فضاها و عناصر شهري که به تبع ويژگي هاي محيط طبيعي، به ويژه توپوگرافي و اقليم، در محدودهي شهر يعني بلوک ها، محله هاي شهري به طور فشرده يا گسسته و با نظمي خاص جايگزين شده اند (توسلي، 1368: 5).
شوراي عالي شهرسازي و معماري کشور، “بافت شهری” را گستره اي همپيوند که با ريخت شناسي هاي متفاوت طي دوران حيات شهري در داخل محدودهي شهر و يا حاشيهي آن در تداوم و پيوند با شهر شکل گرفته باشد، تعريف نموده است. اين گستره مي تواند از بناها، مجموعه ها، راهها، فضاها، تأسيسات و تجهيزات شهري و يا ترکيبي ار آنها تشکيل شده باشد( وزارت مسکن و شهرسازي،1384).
در جاي ديگر، “بافت شهر” را کميتي پويا و در حال تغيير مي داند که وضع کالبدي شهر و چگونگي رشد و گسترش آن را در طول زمان نمايان مي سازد. بافت هر شهر، ابتدا دانه بندي فضاي کالبدي شهر، يعني فضاهاي خالي و پر و تراکم آنها را نسبت به يکديگر مشخص مي کند. بافت شهر چگونگي و فاصله بين عناصر شهري را معين و شبکه گذرگاهي و نحوهي توزيع فضايي آنها را نشان مي دهد. ابعاد و اندازه هر يک از فضاهاي کالبدي در افق و در ارتفاع با صورت عمودي يا افقي مي تواند نمايانگر نوع و حجم بافت خاصي از شهر باشد (شماعي و پوراحمد، 1384: 82).
کنش متقابل يک سري از عوامل و عناصر شهري اعم از عناصر فيزيکي و غير فيزيکي موجب شکل گيري فضاهاي شهري مي شود که هرگونه اختلال و آسيب و ناکارآمدي در هر يک از اين عناصر و عوامل در نهايت موجب عدم کارآيي آن فضاها مي شود. اين ناکارآمدي خود را در قالب يکسري مسائل و مشکلات شهري نشان مي دهد و بدين ترتيب، بافت فرسوده خود را در شهر به معرض نمايش مي گذارد. چنين بافتي در پاسخگويي به نيازهاي ساکنين از جمله نياز به ايمني يا بهداشت محله اي ناتوان خواهد بود و در مجموع نارضايتي ساکنينش از شرايط زيست در آن مشهود مي باشد.