Michael Trieb |
میشائیل تریب |
~ توجیه نظری فرم، منظر و سیمای شهر |
تریب دانش طراحی شهری را یک علم میداند. ارزندهترین کار تریب توجیه نظری تصویر ذهنی شهروندان از شهر خود و تهیهی چارچوب بسیار قوی برای طراحی شهری است.
کتابهای مهم تریب عبارت است از :
طراحی شهری در تئوری و عمل (1974)، انسان و فرم شهر (1974)، تصویر ذهنی از شهر در عمل برنامهریزی (1976)، سیاست طراحی شهری (1979)، حفظ و طراحی تصویر ذهنی از محیط (1985)
تریب شهر را محیطی جدای از ناظر میداند و این محیط جدای از ذهنیت انسان را «فرم شهر» میخواند. تریب همچنین دو عامل منظر و سیمای شهر و ارتباط آنها با فرم شهری را تعریف میکند. از دیدگاه او منظر شهری بخشی از فرم شهر است که ناظر و قوهی ادراک او دریافت میکند؛ در منظر شهری است که محیط به کیفیتی یکسره محسوس تبدیل میشود.
همچنین تریب موضوع سیمای شهر را که لینچ بیان داشته توضیح میدهد و آن را تصویر ذهنی فرد از منظر معرفی میکند. (Trieb, 1974 : 73)
او بر پایهی رابطه انسان با محیط پیرامونش برای سیما، سه زمینهی ادراکی قائل است: 1. فایده یا کارکرد شهر 2. تظاهر بیرونی شهر و عناصر آن و 3. معنای آن (Trieb, 1974 : 73)
تریب نیز همانند لینچ معتقد است تصویر ذهنی یا سیما، همهی برداشتها، دانستهها، باورها و … که فرد از محیط پیرامون خود دارد. به بیان دیگر تریب تصویر ذهنی را ترکیبی غیرمادی و سازمانیافته میداند که نه تنها محیط کالبدی، بلکه تمام ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از شهر را نیز در بر میگیرد.
در تعریف او، تصویر ذهنی دارای سلسله مراتبی است که از تصویر کلیت شهر (تصویر کلی) تا جزء تصاویری از کلیت شهر (مکانهای شهری) و سرانجام تصاویر ذهنی از اجزای فضا را در بر میگیرد.
از دیدگاه تریب تصویر ذهنی فرد از محیط حاصل دو عامل اصلی است:
اول خاطرات، تجربهها، آرزوها و توقعات و در سوی دیگر اطلاعات ارسال شدهی سه بعدی از منظر که تصویر را ترسیم میسازند.
عوامل مؤثر بر سیمای شهر در دیدگاه تریب :
- چگونگی رفتار و نتیجه آن : چگونگی رفتار هم بر تجربهی فرد در گذشته وابسته است، و هم به محیط تجربه شده. در تعاریف او واکنش ناظر در برابر محیط، تنها با بعضی از امکانات موجود بالفعل رفتاری نیست، بلکه به ادراک و تجربهی عاطفی او از محیط بستگی دارد.
- ارزیابی محیط : شیوهی رفتار بر پایهی ارزشگذاری محیط تجربه شده یا تصور فضایی آن شکل میگیرد. ارزیابی محیط به معنای ارزشگذاری تصورات فضایی ما از فضای ادراک شده به اضافهی تجربههای شخصی و توقعات ما از فضاست.
«عوامل مؤثر در ارزیابی محیط»
- هدفها : هدفها چیزهایی هستند که با ابزار شهرسازانه تا اندازهای برآورده شوند و اهداف را توقعات و انتظاراتی میداند که فرد از میزان دلخواه بودن محیط پیرامون خود دارد.
- ارزشها : ارزش عبارت است از درجهی اهمیت یک عینیت در ذهن انسان. ارزش از دیدگاه تریب وابسته به شرایط اجتماعی و حالت روحی فرد در لحظهی ارزیابی است.
- تصویر ذهنی از محیط : چگونگی رفتار، به همان اندازه که پیروی از محیط تجربهشده، به تصویری که انسان از محیط در ذهن دارد نیز وابسته است.
- کیفیت عناصر تصویر ذهنی : کیفیت عناصر به معنای جنبههای ارزشی تک تک عناصر سیما را نه تنها به ویژگیهای ادراککننده وابسته میداند بلکه آن را در پیوند با محیط درک شده نیز مطرح میکند.
- کیفیتهای سیمایی : منظور او از کیفیت سیمایی جنبههای توضیحی هر عنصر به مانند یک کلیت است، که در تجزیه و تحلیل ویژگیهای سلسلهمراتبی کارکرد، ظاهر و معنای آن پدیده به کار میرود. برای نمونه به باور تریب یک عنصر معماری باید در کارکرد یا ظاهر خود شخص داشته باشد، تا بتواند از دیگر عناصر متمایز گردد. گروهی از کیفیتهای سیمایی از دیدگاه تریب عناصر زیر هستند :
- کیستی و هویت
- یکتایی / تشخیص
- پیوستگی/ تداوم
- قابلیت ربط
- خوانایی
- معنا
او همچنین به کیفیتهای ناشی از منظر شهری نیز میپردازد و آنها را کیفیتهای هندسی- موضعشناختی میداند. شدت، چیرگی، وضوح، تضاد، یکتایی، نقشانگیزی از جمله کیفیتهای منظر مورد نظر تریب هستند.
او در بیان مفهوم تأثیر محیط، محیط بالقوهی مؤثر (فرم شهر) و محیط بالفعل مؤثر (منظر شهر) را قابل شناسایی میداند.
کیفیت مناسبتها یا سازگاریها، مفهوم دیگری است که تریب آن را به عنوان نسبتی میان پیوندهای ادراکی و کارکردی معرفی میکند. او شناخت این نوع کیفیت را برای ارزیابی مکانها مهم میداند.
او در تعریف سکانس مینویسد: «یک مسیر دور و دراز را معمولاً به خاطر ویژگیهای متفاوتی که در طول آن وجود دارد به بخشهای متفاوتی تقسیم میشود. هر بخش دارای مشترکاتی است که آن را از بخشهای دیگر متمایز میکند که به هر یک از این بخشها مکانی میگویند. هر مکانی از یک رشته تصاویر مقطعی درست شده که نما یا مقطع نام دارد.»
کیفیت مؤثر بر رفتار نیز از موارد اشاره شدهی تریب است که آن را ویژگیهایی میداند از یک فضا که بر فرد تأثیر روانی خاصی دارد. ویژه شدن موقعیت، محدودیت بصری، محصوریت، تأثیر، تنگی و گشادی و هر کدام به نوبهی خود برخی از کیفیتهای مؤثر بر رفتار هستند.
او مجموعه عوامل مؤثر بر فرم شهر را در سه گروه: 1. پیکرهبندی / منظومهی محیط 2. مخزن و انبارهی اطلاعات محیطی و 3. فایده یا کاربری محیط دستهبندی میکند.
- منظومهی محیط : هر محیط به عنوان محرک بالقوه به صورت منظومهای از عناصر و مناسبات آشکار میشود، و منظومهی محیط را مجموعهای از عناصر مختلف محیط، رابطهی میان آنها (نظم) و فایدهی منظومه (کاربرد) میداند، که دارای فرم و ساخت مشخصی است. او فرم محیط را جمع عناصر و نظم سه بعدی آن تعریف میکند. با اتصال کارکردها و فعالیتهای مختلف به یکدیگر سیستم ارتباطی و حرکتی پدید میآید که میدانها و خیابانها بر پایهی یکی از گامهای ساخت محیط منظم آن، و فرم شهر شکل میگیرد.
او ساختار فضاهای باز را مؤثرترین ابزار توسعه و هدایت شهر میداند. در تعاریف تریب عناصر تعریفکننده یا تغییردهنده در محیط به عنوان آنچه که در شکلدهی به محیط مهم هستند، به صورت انتزاعی نقاط، خطوط و سطوح و به صورت مشخص ستونها، دیوارها را در بر میگیرد، که در رابطهای آشکار نسبت به یکدیگر جای دارند.
- انبارهی اطلاعات محیطی (حافظه محیط) :
مجموعهای از عناصر طبیعی یا مصنوع است که به عنوان اجزای یک منظومهی محیطی به صورت اطلاعات ارسالی فهرست میشود. او از اطلاعات محیطی که توسط توپوگرافی، اقلیم، کف و جدارهی فضا، پوشش گیاهی، نور پردازی، مبلمان شهری و زیرمجموعههای هر کدام از آنها ارسال میگردند، به عنوان ملموسترین اطلاعات کالبدی محیط یاد میکند. (Trieb, 1974 : 87)
- فایده یا کاربری محیط : بیانگر فعالیتها، شیوهی بهرهبرداری و کارکرد محیط است. بخشایش کاربری و تراکم شعاع عملکرد کاربریها از جمله عواملی است که از عناصر مهم ظاهر معنا و تصویر محیط بوده، و نقش بسزایی در ارزیابی سیمای شهر و عناصر متصور ذهنی مانند حوزه، مسیر، گره و نشانه دارد. (Trieb, 1974 : 84)
فرآيند طراحي شهري از ديدگاه تريب در آغاز با برداشت سيماي شهر يا تصوير ذهني شهروندان از شهر و فضاهاي آن آغاز شده، تجزيه و تحليل و سرانجام برنامهريزي عناصر سيمايي را در پي خواهد داشت.
از ديد او، برنامهريزي، طراحي يا بهسازي حوزهها، به عنوان موزاييكهايي ارگانيك و نظامي از تصاوير ذهني، كه با نظامي از گرهها از يكديگر جدا شده، يا شبكهاي از مسيرها پوشش یافته و حتي به هم پيوستهاند، بر پايهی هدفهاي طراحي شهري انجام ميشود. (Trieb, 1974 : 95)