Charles Alexander Jencks |
چارلز الکساندر جنکس |
~ اعلام تولد دوران پستمدرن |
معمار، نظریهپرداز و تاریخدان، و اولین کسی بود که پست مدرن را در زمینهی معماری به کار برد. از آثار او میتوان به کتابهای معماری فرانوگرا (1977)، معنا در معماری (1969)، معماری مدرن متأخر (1980)، نشانه، نماد و معماری (1980)، فرانوگرایی چیست (1986) معماری امروز (1988) و معماری فرانوگرا: کلاسیسم نو در هنر و معماری (1988) اشاره کرد.
کتاب «معماری فرانوگرا» ی او، در روشن ساختن مفهوم معماری فرانوگرا تأثیر عمدهای داشت.
جنکس با انتشار کتاب زبان معماری فرانوگرا به مشهورترین تحلیلگر فرانوگرایی تبدیل شد. او در عمل، ورشکستگی نظری معماری نوگرا را اثبات کرد. هنگامی که طرح پرویتایگو با دینامیت فروپاشید، تاریخ مرگ نوگرایی معماری نامیده شد.
از دیدگاه جنس فرانوگرایی اصولاً تلفیق گزینشی هر سنت با شیوهی پیش از خود است، هم دنبالهی نوگرا و هم فراتر از آن رفتن است.
به گفته او، فرهنگ فرانوگرا در آغاز تولد در دههی 1960، برای تبلیغ و تثبیت خود در برابر نوگرائی، ناچار بود تندروانه و منتقدانه عمل کند.
به عقیدهی جنکس در دههی 1980 بیش از نیمی از طرحهای ارائه شده فرانوگرا هستند، و همانگونه که در دههی 20 نوگرایی موانع گذشته را فرو شکست، حال نوبت رویکرد فرانوگرایی است.
از دید او معماران فرانوگرا که در واقع تعلیم یافتهی نوگرایان هستند، باید فناوری معاصر را با توجه به واقعیتهای اجتماعی کنونی به کار گیرند؛ چنین مسئولیتی آنها را از باززندهسازان یا سنتگرایان جدا میسازد.
جنکس کثرتگرایی را ویژگی اصلی فرانوگرایی برمیشمرد. او اشاره میکند که نوگرایان و نوگرایان متأخر بر راهکارهای فنی و اقتصادی در حل مسائل و مشکلات پافشاری میکردند. در حالی که فرانوگرایان بر افزودن مسائل زمینهای و فرهنگی به طرحهایشان پا میفشارند. همچنین نوگرایان در زمینهی هنر، بر خود مختاری و نخبهگرایی توجه داشتند، در صورتی که بعد زیباییشناختی فرانوگرایان بر جنبهی معنایی و نمادین استوار است. (جنکس 1375: 25)
جنکس جنبش نوگرایی و تمامیتخواهی آن را به «اصلاحی پروتستانی» تشبیه میکند. او لوکوربوزیه را پیامبری میداند که یک معماری نوین را پایهگذاری کرد، همچنین والتر گروپیوس از دید جنکس اصطلاح «طراحی باهاوس» را به عنوان کلیسای بزرگ آینده بنیان نهاد. همچنین ادعای میس ون در روهه را که «روح زمان»، حلال تمام مسائل اقتصادی، اجتماعی و هنری است را زیر سؤال برد. (جنکس 1375: 31)
به اعتقاد او تغییرات زیر زاییدهی دنیای فرانوگرا هستند.
- از تولید انبوه به تولید قطعهای
- از قدرت تمرکز به کثرت گسسته
- از چند سبک اندک شمار تا گونههای بسیار
- سیاست درهای باز
سه برداشت ارائه شده از جنکس دربارهی واژهی نوگرایی :
فرا بودن به معنای برتر بودن و بیش از نوگرا بودن
برای سنتگرایان دارای دو مفهوم است:
- تداعی گر ضد نوگرایی و متحدی برای آنها
- دنبالهی نوگرایان و تهدید برای آن
گونهای سرزمین شگفت با فرافضای فیزیک را یادآور میشود. (جنکس 1375: 71)
«مقایسه ویژگیهای جزئی شهرسازی و معماری نوگرا و نوگرایی متأخر و فرانوگرا»