11- آینده نگاری منطقه ای
از دیدگاه دیگر تحولاتی كه در سه حوزة برنامه ریزی استراتژیك، آیندهاندیشی و توسعه سیاست رخ داد، منجر به ظهور آیندهنگاری گردید.
آیندهنگاری را میتوان حاصل تلاقی 3 دسته از مفاهیم در حوزههای مختلف دانست. یعنی:
- برنامه ریزی یا برنامه ریزی استراتژیك
- آینده اندیشی
- شبكه سازی یا توسعه سیاست
اروپاييان از اوايل دههي 90 سعي كردند از اين ابزار در سطح منطقهای و جهت آمايش سرزمين استفاده نمايند. فرانسویان اولین کشوری بودند که از آیندهنگاری به منظور ابزار آمایش سرزمین بهره جستند. برنامه فورن اتحاديه اروپا يكي از برنامههاي تشويقي بود كه كشورهاي منطقه را ترغيب به استفاده از اين ابزار در سطح منطقهای مينمود.
آیندهنگاری بر آمده از نیاز «آمادگی برای آینده ؛ یعنی به كار بردن منابع به بهترین وجه ممكن برای دست یابی به مزیت «رقابتی» «بهبود كیفیت زندگی» و «توسعه پایدار» میباشد. آیندهنگاری نیز به ابزاری برای تاثیر گذاری بر جامعه و سوق دادن آن در جهت مطلوب است.
-
تعریف و مفهوم آیندهنگاری ملی و منطقهای
بن مارتین به عنوان یكی از متقدمین و پیشروان بحث آیندهنگاری مطرح است . اولین تعریفی كه تقریباً مورد پذیرش عمومی قرار گرفت، متعلق به وی است. وی در سال 2000 آیندهنگاری را به صورت ذیل تعریف نمود.
“آیندهنگاری فرآیند تلاش سیستماتیك برای نگاه به آینده بلندمدت علم، تكنولوژی، محیط زیست، اقتصاد و اجتماع میباشد، كه با هدف شناسایی تكنولوژیهای عام نوظهور و تقویت حوزههای تحقیقات استراتژیكی است، كه احتمالاً بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارد.”
مارتین این تعریف از آیندهنگاری تكنولوژی را دارای شش جنبه مهم میداند.
1- تلاش برای نگاه به آینده هنگامی فعالیت آیندهنگاری نامیده میشود كه تلاشی سیستماتیك باشد. این امر تفاوت میان آیندهنگاری و ساخت سناریوهایی كه روزانه برای برنامهریزیها استفاده میگردد، را نشان میدهد.
2- دومین وجه تمایز این فعالیت، نگاه بلند مدت آن است كه بسیار فراتر از افقهای برنامهریزی معمول میباشد. افق زمانی در فعالیتهای آیندهنگاری از 5 تا 30 است.
3- سومین جنبه مورد لحاظ در تعریف آیندهنگاری توجه به تعادل میان «فشار علم/تكنولوژی» با «كشش تقاضا» میباشد. به این ترتیب است كه نوآوری تنها محدود به فشار تكنولوژی نمیشود و به نقش نیازهای برآمده از عوامل اقتصادی – اجتماعی در فعالیت آیندهنگاری نیز پرداخته می شود.
4- تمركز فعالیت آیندهنگاری بر تكنولوژیهای نوظهور: به معنای تمركز بر تكنولوژیهایی است كه وارد مرحله رقابتی نشده اند، و این امر باعث میشود تا دولت مشروعیت سرمایه گذاری و ورود به این حوزه را بدست آورد.
5- توجه به منافع اجتماعی و عدم تمركز صرف بر ایجاد ثروت، پنجمین وجه از تعریف فوق است.
6- فعالیت آیندهنگاری یك فرآیند میباشد. به این ترتیب است كه طراحی مناسب فعالیت، حضور بازیگران فعال و كلیدی از گروههای ذی نفع جامعه (مانند جامعه متخصصین، دولت، صنعت، سازمانهای غیر دولتی، گروههای مصرف كننده) میتواند در جهت ایجاد جامعه مطلوب آینده موثر باشد.
در برنامه ” شبكه آیندهنگاری برای توسعه منطقهای” اتحادیه اروپا كه با نام اختصاری ” فورن” شناخته میشود، تعریفی از آیندهنگاری منطقهای به صورت ذیل ارایه گشته است:
آیندهنگاری ” فرآیندی سیستماتیك، مشاركتی و گردآورنده ادراكات آینده است، كه چشم اندازی میان مدت تا بلندمدت را با هدف اتخاذ تصمیمات روز آمد و بسیج اقدامات مشترك بنا میسازد.”
این تعریف در برنامههای آیندهنگاری منطقهای فنلاند، انگلستان، کشورهای اروپای شمالی و بسیاری دیگر از کشورها خصوصا کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفت. این تعریف در “راهنمای عملی آیندهنگاری منطقهای اتحادیه اروپا” نیز به عنوان تعریف آیندهنگاری آورده شده است.
-
مراحل انجام یك آینده نگاری
اجرای فعالیت آیندهنگاری را می توان به 3 مرحله تقسیم نمود. در هریك از این مراحل بخشی از فرآیند انجام می پذیرد. این مدل در فعالیت بسیاری از كشورها مورد استفاده قرار گرفته است. 3 مرحلة انجام آیندهنگاری عبارتنداز:
1- مرحلة پیش آینده نگاری: در این مرحله فعالیتهای آماده سازی برای اجرای آیندهنگاری اصلی انجام می شود. غالباً فعالیتهایی نظیر: تعیین اهداف، انتخاب حوزههای هدف ، توسعه مفاهیم آیندهنگاری در میان مشاركت كنندگان، تهیه منابع و مواد لازم.
2- مرحلة اصلی آینده نگاری: در این مرحله روشهای اصلی هر آیندهنگاری مانند دلفی، یا پانل پیاده می شود. پرسش نامهها برای مشاركت كنندگان و خبرگان ارسال می شود. و پاسخها مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد.
3- مرحلة پس آینده نگاری: در این مرحله فعالیتهای مربوط به انتشار نتایج، اشاعه نتایج در بین سیاست گذاران، یا حتی پیاده سازی نتایج انجام میپذیرد.
- تفاوتها در ویژگیهای آیندهنگاری منطقهای و آیندهنگاری ملی
* روشهای مورد استفاده
روش هايي كه در پروژه هاي آينده نگاري استفاده مي شوند، بطور عمده اي وابسته به ساير جنبه هاي پروژة آينده نگاري مي باشند. اين روش ها متنوع اند و هر يك اهداف متفاوتي دارند. اغلب اين روش ها از حوزه پيش بيني تكنولوژي در دهة 1970 و يا قبل تر نشأت گرفته و توسعه يافته اند. گرچه در فعالیت های آیندهنگاری ملی روش دلفی به عنوان یک روش اصلی مورد توجه می باشد اما در آیندهنگاری منطقه ای روش غالب روش سناریو نویسی است.
* افق زمانی
برای هر برنامه آیندهنگاری افق زمانی خاصی در نظر گرفته میشود ، افق زمانی در فعالیت های آیندهنگاری ملی میتواند از 5 سال تا 30 و حتی به ندرت 50 سال نیز دیده میشود. به عنوان مثال ژاپنیها افق زمانی 30 ساله را در برنامههای خود در نظر میگیرند و به این ترتیب سعی دارند تا اهداف خود را در این افق زمانی ببینند و پیش بینیها و روندها را نیز در یك دورة30 ساله در نظر میگیرند.
افق زمانی در آیندهنگاری منطقه ای غالبا کوتاه مدت تر در نظر گرفته میشود، و معمولا 5 تا 10 سال در نظر گرفته میشود.
- پل میان فعالیتهای آیندهنگاری ملی و منطقه ای
در این بخش سوال اساسی دربارة رابطة میان فعالیت های آیندهنگاری منطقه ای و برنامههای ملی است. به طور كلی یك آیندهنگاری منطقه ای دارای چه نسبتی با برنامههای کلان ملی است ؟
یك آیندهنگاری منطقه ای، میتواند 3 نوع رابطه را با آیندهنگاری ملی داشته باشد. این نوع از روابط به صورت اجمالی در ذیل آورده شده است:
* آیندهنگاریهای وفادارانه
در این حالت آیندهنگاری منطقه ای همسو با برنامههای ملی است . به عبارت دیگر در این نوع آیندهنگاری، تنها سعی میشود تا برنامهریزی مناسب برای تحقق برنامههای ملی، در سطح آن منطقه طراحی شود. در این نوع از برنامه با استفاده از پاداشهای تشویقی به پیاده سازی برنامههای ملی كمك میشود.
در آیندهنگاریهای منطقه ای وفادارانه، به ایجاد شبكهها و نهادهای لازم برای تحقق برنامههای ملی همت گمارده میشود. همچنین سعی میشود تا خبرگان محلی شناسایی شوند . چرا كه ممكن است تعدادی از خبرگان محلی دارای روابط مناسبی با سازمانهای ملی نباشند و در برنامههای ملی از آنان استفاده نشده باشد.
در این نوع از برنامهها ، مناطق با استفاده از اطلاعات موجود در برنامههای ملی و اولویتهای تعیین شده، اولویتهای منطقه ای خود را تعیین میكنند. در عین حال تلاش میشود تا با كسب اطلاعات تولید شده در برنامههای ملی منافعی برای آن منطقه ایجاد شود.
* آیندهنگاریهای اعتراضی
این دست از آیندهنگاریهای منطقهای در جهت اعتراض به برنامههای ملی موضوعیت مییابند. پیش فرض اساسی در این نوع از آیندهنگاریها آن است كه آن منطقه تحتالشعاع یك شهر بزرگ مانند پایتخت یا مرکز قرار گرفته است و خصوصیات و ویژگیهای منطقه ای نادیده انگاشته شده است. در بسیاری از موارد تفاوتهای ایدئولوژیكی میان مركز و مناطق پیرامونی باعث بروز چنین مواردی میشود. در این نوع از آیندهنگاریها سعی میشود تا خبرگان و بازیگرانی به برنامههای آتی ملی معرفی گردد. آن منطقه امید دارد تا با حضور این بازیگران و خبرگان در برنامههای آیندهنگاری ملی، شرایط خاص و انتظارات آن منطقه مورد توجه قرار گیرد.
معمولاً این گونه از برنامههای آیندهنگاری توسط ” دیرآمدگان” در فرآیند ملی انجام میگیرد. این مناطق كه در فعالیت ملی دیرتر از سایرین درگیر شده اند؛ سعی دارند مطلوبها و توجهات خاص منطقه ای خود را در فرآیند برنامهریزی ملی وارد نمایند .
* آیندهنگاری خروجی
در این دست از آیندهنگاریهای منطقه ای برنامههای ملی مورد مناقشه و مشاجره قرار می گیرند. در این برنامهها پیش فرض اساسی آن است كه برنامهها یا نتایج برنامههای ملی به صورت كند دنبال میشوند، از مسیر نادرستی پیروی میكنند، از روشهای نامناسب بهره میبرند یا منابع بالایی مصرف میكند.
در این حالت برنامهها به صورت مجزا یا همراه دیگر مناطق و بدون توجه به آیندهنگاری ملی انجام می گیرد.
در این قسمت پيوند ميان دو حوزهي آمايش سرزمين و آيندهانديشي در دو بخش آيندهنگاري منطقهاي و سناريوهاي آمايش بررسی میگردد. اگرچه سناريوهاي آمايش موضوع مستقیم این مقاله نیست اما به واسطه نزدیکی این مفهوم با آیندهنگاری منطقهای به صورت بسیار اجمالی مواردی ذکر میگردد.
پیدایش آیندهنگاری را می توان از دو دیدگاه بررسی نمود. از دیدگاه نخست، ابداع روش دلفی توسط محققین موسسة رند در دهة 1960 میلادی، به ظهور روشی علمی و كارآ جهت پیش بینی پیشرفتهای علمی و تكنولوژیكی منجر گردید. در اواخر این دهه و اوایل دهه 1970، ژاپنیها با استفاده از تجربة متخصصان این موسسه، روش دلفی را بصورتی گسترده جهت پیش بینی وضعیت علم و تكنولوژی تا سال 2000 میلادی بكار گرفتند و اولین مطالعه گسترده خود را در سطح ملی به انجام رساندند. هدف ژاپنیها در ابتدا صرفاً پیشبینی وضعیت علم و تكنولوژی بود اما در خلال انجام این فرآیند (كه هر 5 سال یكبار در ژاپن انجام می شود) به نتایجی فراتر از پیشبینی دست یافتند بگونه ای كه قادر به جهت دهی نسبی وضعیت تحقیقات و توسعه علمی و تكنولوژیكی جامعه خود گردیدند. بدین ترتیب دیگر مفهوم پیش بینی بیانگر این فعالیت نبود و در عمل مفهومی جدید به نام آیندهنگاری كه به معنای ایجاد آینده مورد نظر می باشد، خلق گردید.
- بررسی تجربیات
امروزه آیندهنگاری منطقهای به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله مواردی که میتوان به آن اشاره نمود، عبارتند از:
- برنامه Rural Areas put on the map, knowledge and innovation priorities apsirations for the 21st century
De groene ruimte op de kaart, kennis en innovatieagenda ambities voor de 21e eeuw این برنامه در سال 1996 در هلند اجرا گردید.
- برنامه Brabant 2050 که در سال 1997 در راستای برنامه چهارم آمایش سرزمینی هلند در منطقه باربانت هلند اجرا گردید.
- برنامه The BMW Region of Ireland – 2025 که در سال 2005 در راستای برنامه آمایش سرزمینی ایرلند در منطقه BMW ایرلند اجرا گردید.
- برنامه Danish Technology Foresight 2015 که در خلال سالهای 2001 تا 2005 در راستای برنامه آمایش سرزمینی دانمارک اجرا گردید.
- برنامه Nordic H2 Energy Foresight project که در سال 2004 در کشورهای شمال اروپا شامل: دانمارک، نروژ، ایسلند، فنلاند و سود به صورت آمایش فراملی انجام گرفت.