1-1. کاربرد انواع مدلها در بررسی مراکز خدماترسانی
1-1-1. مدل دایرهای یا شعاعی
در این مدل فرض بر این است که پتانسیل مشتری و یا استفادهکننده از طریق تعداد افرادی که در یک منطقه و در فاصله نزدیک به هر مرکز فروش یا مرکز خدمات زندگی میکنند، تعیین میشود. همزمان با افزایش تعداد افراد ساکن در منطقه پیرامون یک مرکز خدماتی پتانسیل بالا خواهد رفت. این مدل در GIS از طریق تجزیهوتحلیل ایجاد حریم[1] قابل پیاده کردن میباشد.
1-1-2. مدل تجزیهوتحلیل سطوح خدماتی با استفاده از تابع نزدیکی[2]
نزدیکی عملیاتی است در مورد فاصله بین عوارض. این معیار معمولاً با واحد طول اندازهگیری میشود، اما با واحدهای دیگر نظیر زمان، سفر و غیره میتواند اندازهگیری شود. برای اندازهگیری نزدیکی باید چهار پارامتر مشخص گردند:
الف- موقعیت هدف (مثلاً یک جاده، بیمارستان و سایر مراکز خدماتی)
ب- واحد اندازهگیری (مثل فاصله به متر و زمان سفر به دقیقه)
ج- تابعی برای محاسبه میزان نزدیکی (مثل فاصله به خط مستقیم و یا زمان سفر)
د- منطقه موردمطالعه
تجزیهوتحلیل پیچیدهتر نزدیکی ممکن است نیاز به محاسبه مقادیر مربوط به مقدار زیادی نقطه داشته باشد و همچنین ممکن است نیازمند انطباق لایههای مختلف باشد (آرنوف، 1375).
1-1-3. مدل تجزیهوتحلیل سطوح خدماتی با استفاده از عملیات همسایگی[3]
عملیات همسایگی مشخصات مناطقی که یک موقعیت خاص را در برگرفتهاند ارزیابی مینماید. مثلاً بررسی مناطق به شعاع پنج کیلومتر از یک ایستگاه آتشنشانی از عملیات همسایگی میباشد. هر نوع عملیات همسایگی حداقل نیاز به مشخصات سه پارامتر دارد.
- یک یا چند موقعیت بهعنوان هدف
- مشخصاتی از همسایگی هریک از هدفها
- تابعی که بر روی عناصر داخلی آن همسایگی عمل نماید.
در این مثال هدف همان ایستگاه آتشنشانی است. همسایگی مشخص، مناطق در شعاع پنج کیلومتر هستند و تابع شمردن تعداد ساختمانهای مسکونی داخل این محدوده میباشد. عملیات همسایگی بهویژه برای ارزیابی مشخصه یک منطقه محلی مفید میباشد (پورفرهاد، 1380).
1-1-4. مدل تخصیص[4]
تخصیص برنامهای در محیط شبکه است که تحلیلهای اختصاص منابع را انجام میدهد. این برنامه نزدیکترین مرکز حداقل هزینه سفر را برای هر اتصال در شبکه پیدا میکند. برای نمونه تخصیص را میتوان برای یافتن نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی به هر خیابان شهر مورداستفاده قرار داد. تخصیص این امکان را فراهم میسازد که مدلی برای چگونگی توزیع میان مراکز مختلف مانند ایستگاههای آتشنشانی و یا سایر مراکز خدماتی و خطوط اطراف آنها که ممکن است خیابانها، خطوط برق و غیره باشد به وجود آورد. هر مرکز دارای ظرفیتی برای منبعی خاص میباشد.
مدلسازی تخصیص مبتنی بر این فرض است که منطقه پیرامون یک مرکز بهصورت شبکهای از عوارض خطی میباشند. این عوارض موقعیتهای مسیرهای حملونقل را شناسایی کرده و مشخص میسازند که این موقعیتها چگونه به همدیگر مرتبط میشوند و این واقعیت را منعکس میسازند که حملونقل منابع بر روی مسیرهای از پیش تعیینشده صورت میگیرد. تخصیص منابع تا زمان رسیدن به حداکثر مقاومت به حرکت یا رسیدن به ظرفیت هر مرکز و به تجمعی از اتصالهای اختصاصیافته به هر مرکز ادامه مییابد. برای مثال به متصور یافتن خیابانهایی که در فاصله زمانی پنج دقیقه از یک ایستگاه آتشنشانی میباشند میتوان این مقدار حداکثر مقاومت به حرکت را به میزان پنج دقیقه برای شبکه تعریف کرد. وقتیکه جریان منابع از مرکز دور میشود مانند پاسخ به امداد آتشنشانان، مقاومت به حرکت جهتدار دور شونده از مراکز بهکاربرده میشود. به همین صورت وقتیکه جریان بهطرف مرکز منابع میباشد (کلارک و مایکل[5]، 1978).
1-1-5. مدل حداکثر پوشش[6]
یکی از مدلهایی که برای بررسی سطوح خدماتی ایستگاهها مورداستفاده قرار میگیرد مدل حداکثر پوشش میباشد. هدف این مدل به حداکثر رساندن تعداد مشتریانی است که در یکفاصله موردنظر زندگی میکنند. از این مدل میتوان برای بررسی پوششدهی هر ایستگاه آتشنشانی نیز استفاده کرد. در این مدل دو عامل در نظر گرفته میشوند: 1- عامل فاصله؛ 2- تقاضا، تقاضای موردنظر همان جمعیت بلوکها میباشد.
[1]– Buffering
[2]– Proximity
[3]– Neighbourhood Operation
[4]– Allocation
[5]– Clark, G.& Michel.W
[6]– Maxcover