نظريههای حمل و نقلی انسان محور بعد از دهه 1980 :
يكي از مهمترين نظریههای ارائه شده در اين دوران ، الگوي وونرف يا آرام سازي ترافيك است كه گرچه به لحاظ نظري در اواخر دهه 1960 تبيين گرديد اما از اوايل 1980 جنبه عمومي و اجرايي به خود گرفت. وونرفها در واقع خیابانهای واحد همسايگي طراحي شده جهت محدود كردن سرعت خودرو و اولويت بخشي به حركت پياده و زندگي روزانه ساكنان هستند.
از اواخر دهه 1980 سرمايه گذاري جهت ايجاد شبكه ها و انواع سامانه هاي حمل و نقل همگاني در شهرها ابعاد بسيار گسترده تري يافت و گره هاي حمل و نقلي به عنوان يكي از مهمترين كانونهاي توسعه شهري مطرح گرديدند. نظريه توسعه وابسته به حملونقل همگاني[1] كه در برخي متون تخصصي با اصطلاحات و عبارات ديگري چون توسعه پيوسته با حمل و نقل همگاني[2] و توسعه در مجاورت حمل و نقل همگاني[3] نيز ياد ميگردد در همين زمان ارائه شد.
از سوي ديگر، در دهه پاياني قرن گذشته و در آستانه هزاره سوم و با تقويت گرايش به رويكردهاي اجتماعي و طراحي شهري در توسعهی بافتهاي پيراموني پايانههاي حملونقلي، در ساليان اخير توسعه حمل و نقل همگاني محور[4] به عنوان كاملترين ديدگاه معرفي شده است كه برخي از مهمترين ويژگيهاي اينگونهی اخير، وجود كاربري مختلط در پيرامون پايانهها، توجه به كيفيات طراحي محله، كاهش استفاده از اتومبيل شخصي و گسترش گونه هاي ترابري همساز با حمل و نقل همگاني به ویژه پياده روي و دوچرخه سواري ميباشد.
از سويي ديگر، دهه 90 قرن بيستم ميلادي همزمان با گسترش مباحث توسعه پايدار در جهان و در شاخه هاي گوناگون حرفهاي از جمله حمل و نقل بوده است. اصطلاح حمل و نقل پايدار [5]نيز به همين دليل از حدود دو دهه پيش وارد ادبيات تخصصي مطالعات شهري گرديد كه مفهوم آن را ميتوان به طور خلاصه برگرفته از تعريف اصلي توسعه پايدار، چنين دانست: آن گونه از حملونقل است كه نيازهاي جابه جايي انسان امروزي را بدون آنكه مخاطرهاي براي نسل هاي آتي جهت تأمين نيازهاي جابه جايي آنها ايجاد نمايد، تأمین كند.
رشد هوشمند[6] از ديگر نظريات طرح شده در دهه پاياني قرن بيستم است كه ريشه هاي آن در توسعه پايدار قرار داشته و به ویژه در جهت مقابله با پراكندگي شهري و حومه نشيني، بر توسعه مراكز شهرها بر مبناي حملو نقل همگاني و نيز كاربري زمين فشرده، مختلط، با قابليت پياده روي و ايجاد طيفي از انتخاب هاي سكونتي تأكيد مينمايد.
در نهایت اينكه در آستانه هزاره سوم بر تركيب اصول طراحي شهري و حمل و نقل همگاني به ویژه سامانه هاي ريلي در جهت استقرار اجتماعاتي فشرده تر، داراي كاربري مختلط و با قابليت پياده روي در پيرامون پايانه هاي حمل و نقلي بيش از پيش تأكيد ميگردد. از جمله مهمترين نظريه هاي ارائه شده در اين رابطه دهكده هاي حمل و نقلي است كه منظور ايجاد محلاتي سرزنده تر و پايدارتر با محوريت ايستگاههاي حملو نقل همگاني است ( مفيدي شميراني و دیگران،5:1388).
جدول 1-2: نظريه هاي مرتبط با حمل و نقل شهري از 1980 تا كنون
دوره زمانی ارائه نظریه | نظریه پرداز | عنوان/شرح نظریه | ایده/تألیف اصلی | مهمترین اقدامات و پیشنهادات |
1990-1960 | نيك دي بوئر | الگوي وونرف يا
آرام سازي ترافيك (Traffic Calming) |
– ايجاد همسازي ميان پياده و خودرو در خيابان هاي واحد همسايگي با محدود كردن سرعت و چگونگي حركت خودروها | – حداكثر سرعت خودروهاي معمولي 15-12 و خودروهاي اضطراري 25 كيلومتر در ساعت
– پيش بيني محلهاي پارك خودرو – محل بازي بچه ها و مسير پياده در تمامي سطح خيابان |
1995-1985 | پيتر كالتروپ
شلي بوتيچا |
توسعه وابسته به
حمل و نقل همگاني (TRD) |
“كلانشهر آمريكايي بعدي”
تاليف كالتروپ و بوتيچا توسعه در اطراف ايستگاه هاي حمل و نقل عمومي درجهت كسب حداكثر برگشت اقتصادي |
-ايجاد محدودههای خودرو مدار در اطراف ایستگاههای حمل و نقل عمومي
-تمركز سرمايهگذاري و ساخت کاربریهای تجاري- اداري (نه مختلط) توسط دولت و آژانسهای ترابري در اطراف ايستگاههاي حمل و نقل عمومي |
2000-1990 | سازمان مشاركت
اقتصادي و توسعه (OECD) |
حمل و نقل پايدار
(SD) |
– حمل و نقلي كه سلامت
عمومي يا سامانههای زيستي را به مخاطره نينداخته و نيازهاي جابه جايي شامل استفاده كمتر از منابع تجديدپذير و غیرت جدید پذیر را برآورده میسازد. |
– جنبايي پايدار شامل حمل و نقل عمومي، هم پيمايي، پياده روي، دوچرخه سواری، فناوري خودروهاي الكتريكي و دوگانه سوز، موتور ديزلي زيستي، حمل و نقل عمومي سريع شخصي و ساير انواع حمل و نقل سبز |
2000-1990 | استفان پلودن آندراس دوآني | رشد هوشمند
(SG) |
– توسعه برمبنا ي حمل و نقل عمومي انبوه و تأثیرات زيست محيطي محدود
– برگرفته از مفهوم توسعه پايدار |
– كاربري زمين مختلط، طراحي ساختماني فشرده، ايجاد انتخابهای سكونتي
– ايجاد محلات پياده مدار، فراهم نمودن يك گوناگوني از گزینههای ترابري – هدايت توسعه به سمت اجتماعات موجود، تشويق مشاركت ذينفعان در تصميمات |
2005-1995 | مايكل بر نیک رابرت سرورو | دهكده حمل و نقلي
(Transit Villages) |
“دهکدههای حمل و نقلي قرن
(1996) “21 – تركيب اصول طراحي شهري، حمل و نقل و اقتصاد با ايجاد اجتماعي فشرده قابل پياده روي در پيرامون يك ايستگاه حمل و نقل عمومي |
– نقطه اتصال دو رويكرد نوشهرسازي و سامانههای ريلي جديد در آمريكا
– اصول 4گانه؛ فاصله 500 متري از پايانه، فضاهاي عمومي پيرامون مركزيت ايستگاه، پايانه سبب تسهيل ارتباط با ديگر مناطق، مركز شهر و ..، فضاهاي عمومي اطراف داراي نقشي عمده در گردهمايي و برگزاري مراسم |
2010-2000 | پيتر كالتروپ
هانك ديتمار گلوريا اوهلند |
توسعه حمل و نقل
همگاني مدار (TOD) |
كتاب “شهرك حمل و نقلي جديد ” 2003
– ايجاد اجتماعات فشرده با قابليت پياده روي متمركز در اطراف سامانههای ريلي با كيفيت بالا |
– پایانههای ريلي مشخصه برجسته مركز شهر با حداكثر تقدم عابران پياده
– سامانههای حمل و نقل حمايتي جمع كننده (چرخهای دستي، تراموا و…) – فضاهاي پاركينگ كاهش يافته و مديريت شده در حلقه پياده اطراف پایانهها |
(منبع : مفيدي شميراني و دیگران ، 1388) |
اما به طور خاص از سال 1997 پس از بازنگری برنامه ی اجلاس زمین، مفهوم حمل و نقل پایدار در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای ارزیابی استراتژی های حمل و نقل کاربرد گستردهای یافت. توجه گسترده به حمل و نقل غیر موتوری (پیاده و دوچرخه) و پس از آن حمل و نقل عمومی شد. در این راستا مؤسسه ی بین المللی ITDP در کتابی به نام « شهرهای ما متعلق به ماست » ، 10 اصل که لازمه ی حمل و نقل در زندگی شهری میباشد را معرفی نمود که شامل پیاده روی، حمل و نقل با نیروی انسان ( دوچرخه سواری)، استفاده از اتوبوس، کنترل و مدیریت سفرها، حمل و نقل بار و کالا، اختلاط کاربریها، متراکم سازی، واقعی سازی ( ایجاد تنوع )، پیوستگی بلوکها و با دوام سازی میباشد (ITDP,2010 ).
[1] -Transit Related Development (TRD)
[2] -Transit Joint Development (TJD)
[3] -Transit Adjacent Development (TAD)
[4] -Transit Oriented Development (TOD)
[5] -Sustainable Transportation
[6] -Smart Growth